در سال ۲۰۱۶ پروژۀ «اندیشیدن به یادبودی برای شورشها در (حاشیۀ) شهرها» را در آکادمی قصر تنهایی (Academy Schloss Solitude) به صورت مجموعهای از نمایشگاهها، سخنرانیها و ورکشاپها آغاز کردیم. سوالی که برای ما مطرح بود این بود که چگونه میتوان یادبودی برپا کرد برای یکی از پدیدههای سیاسی در جامعهمان که کمترین اجماع بر سرش وجود دارد، پدیدهای که در پنجاه سال گذشته تشدید شده است، یعنی شورش در (حاشیۀ) شهرها. از یک سو، از نظر تفکر سیاسی و حتی تفکر رادیکال به نظر میآید شورش شهری همواره مرتبط با خشونت نامعقول است و در نتیجه در تجسم یافتن به صورت مجموعهای از مطالبات که «کلی باشند» ناکام میماند. از سوی دیگر، از خود پرسیدیم آیا میخواهیم این «ناکامی» را از منظر یکی دیگر از پدیدههای مورد مناقشه بازاندیشی کنیم، یعنی یادبود/ بزرگداشت. یادبود اعتراض شهری چه فرمی میتواند به خود گیرد؟ چگونه میتوان غیاب معنادار هر نوع تفکر مداوم/ مولّد و هر گونه خاطرهای در مورد شورشهای شهری را عیان ساخت؟ نه تنها هیچ بنای یادبود یا بزرگداشت واضح و مستقیمی برای شورشهای شهری در کار نیست، بلکه این شورشها با «بناهای یادبود» آنانی که این شورشها را در هم شکستند بازنمایی میشوند: برای مثال، در هیئت یک پاسگاه پلیس جدید و معماری جنگی آن پس از شورشها. اما شاید لازم باشد به فرمهای غایب نیز اشاره کرد، فرمهایی که خود معترضان عملی کردند، سازماندهیهایی که خود انجام دادند، حتی اگر این فرمها تعلیق کوتاه مدت مرزهای میان «ما و آنها»، میان حاشیۀ شهر و مرکز، باشند. وجه ممیزۀ شورشها چیست؟ یادبود برای شورش چه میتواند باشد یا چه میتواند کند؟ در حال حاضر یکی از اهداف این پروژۀ در حال تکوین جمعآوری و مدون ساختن انواع و اقسام مواد و مصالح، اعمال و جزوههاست، حتی فراخوانی برای یک یادبود برای شورشها در (حاشیۀ) شهرها.
قصد ما بر این است تا در پلتفرم آنلاین جدید مجله آرشیوی تفسیری از اعتراض شهری گرد آوریم: آرشیوی که ناکامی در یادآوری شورش را ثبت میکند، آرشیوی که غیاب خاطره و تحلیلی مولّد را در کنار حضور معارض «یادبودهای» جایگزین دولتی تفسیر میکند.
آرشیو اعتراضهای حومه شهری
مدت مدیدی است که سوزان باک مورس [فیلسوف و تاریخنگار آمریکایی] مشغول بسیج منابع رهاییبخش و نامرئی گذشته برای استفاده در زمان حال است. او در حین بازیابی مواد و مصالح گذشته خواستار از آنِ خود سازی مجدد آرشیو شد که شامل ملیتزدایی و خصوصیزدایی [یا به تعبیر ایجابی، عمومیسازی] از آرشیو میشود، و ما در اینجا استعمارزدایی را نیز به این دو اضافه میکنیم: پرورش و تربیت گوشها و چشمها برای شکلگیری یک وجه تلقی رهاییبخش که قادر است پارههایی از اعتراض شهری را آشکار سازد، پارههایی که حضوری به شدت بیثبات و متزلزل دارند. شورشهای شهری بافت و زندگی شهری را به ناگاه مختل میسازند، اما از سوی دیگر میتوان آنها را تشدید وضعیت هرروزه در بخشهای تفکیکشدۀ شهری قلمداد کرد. تقریباً همواره پس از هر طغیان شاهد درگیری به شدت خشنی میان پلیس/ دولت و معترضان هستیم، و دولت از طریق موعظۀ اخلاقی خواندن و جنایتکار قلمداد کردن معترضان تقویت میشود. این امر به نمایشی رسانهای میانجامد که توجهی به علل اصلی شورش نشان نمیدهد و تحلیلی پیرامون وجه رادیکال شورش ارائه نمیکند، همان وجهی که کانون مقدس نظم اجتماعی و اجماع آراء را نشانه میگیرد.
این آرشیو به دنبال گردآوری جامع مواد و مصالح کل تاریخ شورشها نیست، بلکه در پی آن است تا آن شورشهایی را جمعآوری و انتخاب کند که به نابرابریهای ساختاری و فراتر از هویتهای قومی میپردازند و در نتیجه کمکی باشد برای عیان ساختن ساز و کارها و ساماندهی طرد شهری، استیلای سیاسی و استثمار. بحران روزافزون سرمایهداری جهانی در کنار بحران نمایندگی فرمهای مختلف سیاسی، همچون حزب، اتحادیۀ کارگری و حتی جنبش، نشانگر وقوع روبهرشد شورشهای شهری است. هر شورش جدیدی که با آن مواجه میشویم یادآور شورشهای گذشته و آینده است. شورشها در درون خود هیچ نوع مرز خصوصی و ملیای نمیشناسند، بلکه در عوض وابستگی به مالکیت خصوصی و همچنین دولتی را منحل میکنند و تعلق خاطر به یک دال قومی/ سیاسی/ ایدئولوژیک (یا ملت بزرگ) را از طریق انحلال ناگهانی و شدید از میان میبرند. به بیان دیگر، به نظر میرسد شورشها کانون مقدس و اجماع آراء دولت لیبرال سرمایهدارانه را نشانه گرفتهاند و بدان حمله میکنند: مالکیت خصوصی، سلسلهمراتب و حق انحصاری خشونت فیزیکی. از این نظر، شورشها و خاطرهشان باید بدل شوند به موضوعات و اعمالی مقاوم و ضروری برای فراخوان باک مورس به آرشیویی ملیتزدا-خصوصیزدا-استعمارزدا.
آرشیو شورشها در (حاشیۀ) شهرها اشیاء، اسناد و فعالیتهای شورشهای گذشته و حال و آینده را در برخواهد گرفت و در کار گردآوری و بازیابی آنها خواهد شد، اما مهمتر از همه آنها را مجدداً تفسیر خواهد کرد. در نتیجه، هر فقره/مدخل آرشیو میتواند آرشیوی زنده باشد، گواه و نشان معترضان و خانوادههاشان، یک شعر، یک فیلم، یا صداها و هیاهوهایی که به شورشها مرتبط هستند. آرشیو اعتراض شهری با داشتن فراخوانی جاهطلبانهتر برای تحول اجتماعی، تظاهر به ایجاد تغییر یا قرار گرفتن در جایگاه صدای سرکوبشدگان نمیکند. آنچه انجام میدهد آرشیو کردن شورش است در مقام پدیدهای سیاسی با الگوها و شروط سیاسی خاص، و ضدیت با تصوراتی چون «طغیان نامعقول و نامتعارف»، اعمال «جنایی»، و «تودههایی که چیزی از حرفشان نمیشود فهمید». هدف این پروژه تحقیقی در حال تکوین است که به طور بالقوه میتواند موجب همبستگی میان به حاشیه راندهشدهها و فرودستان در مکانهای مختلف شود.